نگارکوچولونگارکوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره
همدل شدنمونهمدل شدنمون، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره
نیما جوننیما جون، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

بــــــــرای دختـــرم نـــگار

غزل خدا

  چه شبی است! چه لحظه‌های سبک و مهربان و لطیفی، گویی در زیر  باران  نرم فرشتگان نشسته‌ام. می‌بارد و می‌بارد و هر لحظه بیش‌تر نیرو می‌گیرد.   هر قطره‌اش فرشته‌ای است که از آسمان بر سرم فرود می‌آید. چه می‌دانم؟ خداست که دارد یک ریز،  غزل  می‌سراید؛ غزل‌های عاشقانه‌ی مهربان و پر از نوازش. هر قطره‌ی این باران، کلمه‌ای از آن سرودهاست. دکتر شریعتی ...
17 بهمن 1392

شیطونکم.....

سلام عزیز دل مامان   دختر قشنگم ،خوبی مامان؟؟ شیطونیات که اینو میگه!! ماشالا داری بزرگ میشی جیگر مامان و هر روز تکون هات بیشتر از روز قبل میشه. و من عاشق همین تکون ها و لگد زدناتم مامانی الان دیگه  تکون های شما کاملا واضحه طوری که بابا هادی هم دستشو میزاره و لگدای گل دخترشو احساس میکنه و کلی قربون صدقه شما میره دختر خوشکل مامان الان 21 هفته و 5 روزتونه عسل من تازه ،کمد و تخت شما رو که سفارش داده بودیم چند روز پیش رسید و اونا رو تو اتاقت گذاشتیم. من و بابا هادی همش میریم تو اون اتاق قربون صدقه شما میریم. مامان جون اتاقت خیل خوشکله بیشتر وسایلتم خریدیم  قربونت بشم بی صبراه منتظر روزی هستم که بپری ...
12 بهمن 1392

سلام نازگل من...

سلام عسل مامان   دختر قشنگم خوبی؟ الان بابا داره بازی پرسپولیس و استقلال رو میبینه (بابا پرسپولیسیه )  منم که زیاد علاقه ی به فوتبال ندارم دارم واسه گل دخترم مینویسم راستی چند روز پیش دختر عموی شما که اسمش مهسایه  به دنیا اومد و قراره بعدها با هم همکلاسی بشید. از وقتی مهسا  به دنیا اومده منو بابا هم شوقمون واسه دیدار شما هزار برابر شده همش روز شماری میکنیم که زودی زمستون تموم بشه  و بهار بیاد و دختر خوشکل ما رو هم با خودش بیاره بندازه بغل مامان وباباش الهی امین به سلامتی و خوشی. چند روز پیش رفتیم سرویس کالسکه شما رو هم خریدیم مبارکت باشه عسلکم خیلی قشنگه. تازه...
27 دی 1392

نگارم......

سلام عزیز دلم   سلام نگار زندگی من دخترم چند روزی بد جور سرما خوردم و گرفتارم. تازه امروز از مشهد برگشتیم  بابای من باید  پاشو عمل میکرد ما هم باهاشون رفتیم.و الان خداروشکر حالش خوبه. منم که سرما خوردم شدید و چون شما تو دل مامانین دارو نمیخورم و فقط استراحت میکنم راستی دیروز رفتیم واسه اتاق شما گلیم خریدیم. سرویس خواب شما رو هم سفارش دادیم. مامان جون کلی واست لباس ها و عروسکای قشنگ خریردیم که حتما بعدا عکسشو  تو وب میزارم. دوست دارم دخملی هزارتا بوس. اینم عکس سرویس خواب شما ...
19 دی 1392

دختر بابا

دخترم خيلي دوست دارم ماه من ناز من عشق من نفسم عسلم     الان از سونو گرافي اومديم معلوم شد یه دختر خوشكل دارم گفتم زودتر از مامانت اينو بگم عاشقتونم دوستون دارم از طرف بابا هادی
27 آذر 1392

دختری دارم شاه نداره.....

سلام دختری من  عسلکم بالاخره رخ نمودی و ما فهمیدیم که خدا بهمون یه دخمل خوشکل داده خدارو شکر عزیزدلم نمیدونی مامان جون انقد ذوق کردم که همه آدما تو سونوگرافی بهم با تعجب نگا میکردن عزیزم فدات بشم مامان خوشکلم از همون سونوگرافی رفتیم بابا و مامان جون واست دوتا عروسک خوشمل خریدن بعدشم بابا به خاطر دخمل خوشکلش بهمون پیتزا داد. دستش درد نکنه. خیلی شب خوبی بود مامانی از اون شب تا الان همش با مامان جون میریم بازار تا براتون لباسای خوشگل موشگل بخریم دست مامانمم درد نکنه دیشب کلی تو خرج افتاد. فرشته کوچولو خیلی دوستت دارم مامان مرجان   حالا هدیه های دخترم     هدیه مامان جون   ...
27 آذر 1392

آبنبات شیرینم.....

سلام آبنبات مامان   جیگر طلا امروز از بهداشت زنگ زدند گفتن واسه چکاب بیا منم رفتم آخ نمیدونی امروز که برای بار دوم صدای قلب شما رو شنیدم انقد ذوق کردم که نگو!   سریع زنگ زدم به بابا گفتم و بابا هم کلی کیف کرد و قربون صدقه شما رفت  واسه تعیین جنسیت قراره 4شنبه برم سونوگرافی مامان جون. همه ب دون استثنا  بهم میگن دخمل دارم،منم کلی ذوق زده میشم .خب دیگه حالا باید رفت و دید! ایشالا که همیشه صحیح و سالم باشی گلی من.چه دخملی مامان  باشی چه پسری   راستی امروز شما دقیقا 15 هفته و 5 روزتونه شیرینم. نمیدونم درسته یا فکر میکنم: یه حرکتایی رو از نی نی خوشملم  احساس میکنم  اما چ...
23 آذر 1392

سلام

سلام قند عسلم   امروز خدا رو شکر به سلامتی شما 14 هفته و 2 روزتونه. مامان جون چند روزی نتونستم بیام عسلکم. اما حالا از این چند روز واستون میگم: من همونطور که قبلا گفتم 4آذر رفتم سونو و برای اولین بار دکتر یه عکس کوچولو از عزیز دلم گرفت    و گفت که خدارو شکر سالمه من هم کلی ذوق کردم و عکس خوشکلتو هی نگا میکنم و هی دلم واست غش و ضعف میره جیگر مامان. اما نگفت شما پسرین یا دختر!!!گفت یه ماه دیگه بیا! اونروز دکتر خودم صدای قلب شما رو گوش نداد چون سرش شلوغ بود وبرام آزمایش غربالگری نوشت.   جوابشم دیروز اومد و دوباره بردم پیش دکتر و خداروشکر همش خوب بود. تازه دیروز دکتر صدای قلب  عزیز دلمم گ...
19 آذر 1392

اواخر سه ماهه اول

سلام لیموترش مامان     امروز اخرین روز سه ماهه اولیه که شما تو دل مامانی. کم کم داریم به امید خدا وارد سه ماه دوم میشیم.دکتر بهم گفته بود که 5 آذر بیا اما من واقعا دیگه نمیتونم تحمل کنم و قرار شده فردا بریم دکتر.آخه خیلی مشتاقم صدای قلب کوچولویی عزیز لیمو ترش خودمو بشنوم ایشالا که صحیح و سالم باشی  .تازه فردا معلوم میشه گل پسری یا ناز دختر. آزمایش غربالگری هم باید برم که احتمالا میوفته برا روز بعدش. مامان جون الان تو خونه تنهام به وبلاگ نی نی های دیگه سر زدم  دلم غش وضعف میره که کی باشه شما بیایی بغلم و من هی هی ازت عکس بگیرم بذارم تو وبلاگ و کیف کنم. مامان جون میگن شما الان اندازه یک لیموترشی قربو...
3 آذر 1392